مينويسم از تو براي تو، زيرا امروز ميدانم که لحظه هاي رفته وخاطره هاي کوچک به راحتي فراموش ميشوند ونميخواهم که فردا از شيريني دنياي کودکيت بي خبر باشي چون دوستت دارم...
واما روزي اين گنجينه را به دست خودت ميسپارم آن روز صدايت طنين مردانگي دارد، آن روز که درنگاهت بهار جواني موج ميزند تا اين گنجينه را از آن پس ،تو بپروراني .الان که دارم اين مطلب رو مينويسم تو در وجودم داري رشد ميکني ،از خدا ممنونم که تو را در وجودم نهاده تا حس زيباي مادر شدنو تجربه کنم
7مرداد94 برام پراز خاطره ست روزي که متوجه شدم فرشته اي تو وجودم دارم
کسي که لحظه به لحظه هاي زندگيت را فراموش نخواهد کرد:مامان فهيمه