شازده رايان

شازده رايان جان تا این لحظه 8 سال و 26 روز سن دارد

اولین غذای کمکی درچهارماهگی

اولین غذای کمکی درچهارماهگی

سلام فينگيلي مامان الهي فدات شم من که روزبه روز ماهتر و شيرينتر ميشي دلم ميخواد زمان ثابت بمونه ومن نظاره گر روي ماهت بشم واي خدا چقد اين لحظه ها ناب و دوست داشتنيه اصلا دلم نميخواد بگذره شازده رايانم داره بزرگ ميشه ولي هنوز دست از لجبازيش برنداشته همچنان شير نميخوره فقط وفقط تو خواب ،روزا هم با قطره چکون شيرميخوره اخه پسر جوني چقد تو بداخلاقي فداي تو بشم الهي...
جونم برات بگه از 4ونيم ماهگي خانم دکتر گفته بهت کمکي بدم چون شيرنميخوري مجبور شدم ، خيلي فرني دوست داري وهميچين با ولع ميخوري وقتي تموم ميشه نق نق ميکني که بازم ميخوام
اين عکس هم از اولين فرني که برات درست کردمه نوش جوووونت باشي دوردونه مامان عاشقتم بووووووووووووووووووووووس
تاریخ : 18 مرداد 1395 - 21:46 | توسط : مامان فهيم | بازدید : 648 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

رايان نگو بلا بگو شيطونکي شده واسه خودش

رايان خان ميخوام چندخطي از تو بنويسم که حسابي داري ماماني و اذيت ميکني

امروز مامان جون اينا با مهمان شهرستانيشون رفت کوه منم خيلي دلم ميخواست برم اما باوجود پسر لجبازي مثل تو نتونستم برم موندم توخونه ،بابا مهدي هم طبق معمول رفت سرکار

 

خيلي پسر بدي شدي هرکي توروميبينه تعجب ميکنه وبه من با ترحم نگاه ميکنن وميگن چطور ميخواي بزرگش کني ولي من هربار بوسيدمت وگفتم مهم نيست لذت ميبرم پسرم زودي بزرگ ميشه و من حسرت اين روزاشو ميخورم اما امرووووووووووووز لجبازتر از روزاي قبل شدي ديگه نتونستم کاري بکنم نشستم يه دل سير گريه کردم زنگ زدم به بابامهدي گفتم ديگه بريدم بيچاره سريع خودشو رسوند خونه يه کم نگه ت داشت تا من به کارام برسم و نهارمو درست کنم با هزار دردسر خوابوندت و دوباره رفت سرکار

مامان قربونت بره که اينقدر بدقلقي اخه به کي رفتي تو ....

وقتي تو آيينه به خودم نگاه ميکنم حس ميکنم خيلي شکسته شدم حتي فرصت نميکنم به خودم برسم باوجود همه اينها بازم عاشقتم :-


تاریخ : 08 مرداد 1395 - 19:02 | توسط : مامان فهيم | بازدید : 927 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

بهترين روز زندگيم....يادش بخير

بهترين روز زندگيم....يادش بخير

آه يادش بخير...
چه زود ميگذره انگار همين ديروز بود فهميدم اومدي تو دلم ،دقيقا پارسال اين موقع متوجه شدم باردارم چه ذوقي داشتم هيچوقت 7مرداد94 از يادم نميره وقتي بيبي زدم ومثبت شد اصلا باورم نميشد فکرميکردم دارم خواب ميبينم ، ته دلم يه هيجان و ذوقي داشتم مردد بودم که به مهدي بگم يا نه رفتم تو اتاق نگاش کردم خواب بود اشک شوق ازچشام ميومد باخودم گفتم تا فردا هم صبر کنم دوباره بيبي بزنم شايد منفي بشه تو ذوقش نخوره هيچوقت حال وهواي اونروزو يادم نميره توخونه راه ميرفتم وباخودم عين ديوونه ها حرف ميزدم ميگفتم يعني قراره مامان بشم....
چه زود گذشت الان که دارم اين پست رو ميذارم شازده پسرم داره جلوم دست وپا ميزنه وبا هربار نگاه کردنش سجده شکر بجا ميارم خداااااااااااااااااي مهربونم شکرت ،اين يکسال چه زود گذشت بس غرق لذت بودم خدايا اين خوشبختي و ازم نگير دعا ميکنم همه منتظرا حاجت روا بشن و اين روزاي شيرين رو تجربه کنن آمين...
تاریخ : 07 مرداد 1395 - 20:57 | توسط : مامان فهيم | بازدید : 1443 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

4ماهگيت مبارک عشق مامان

4ماهگيت مبارک عشق مامان

لا لالایی گل نینی
خوابای خوب ببینی روی ابرا بشینی
مامان خوبت پیشت میمونه
قصه میخونه دونه به دونه
لا لا لالایی گله لالا مهتاب اومده بالا
موقع خوابه حالا
لا لا لالایی ابر پاره ،اشک چشمات زلاله
پسرم نمیخوابه
لا لا چرا تو بی قراری
چرا آروم نداری
پسرم نمیخوابی



4ماه گذشت
4ماه بیخوابی
4ماه گررریه های شب تاصبح
4 ماه بیقراری
بالاخرررره تموم شد وای که چقد مادرشدن سخته اما شیرینیش بیشتره خدایا دامن همه منتظرا رو سبز کن تااین حس زیبای مادرشدن و تجربه کنن
تاریخ : 06 مرداد 1395 - 20:36 | توسط : مامان فهيم | بازدید : 681 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

لجباز شدن گل پسرم

لجباز شدن گل پسرم

سلام پسرکم ،الهي مامان فدات شه روز به روز داري بزرگتر ميشي وقتي تو آغوشم ميگيرمت وقتي عطر تنتو حس ميکنم وقتي دستاي کوچولوتو تودستم محکم ميگيرم وقتي تورو روسينه م ميذارم و صداي تند ضربان قلبت رو ميشنوم همه اينها بهم لذتي ميده که قابل وصف نيست فقط يه مادر ميفهمه من چي ميگم ، وقتي محکم بغلت ميکنم انگار تمام دنيا مال منه . ..

جيگر مامان دوماه و نيم بودي کم کم قان و قونات هم شروع شد نميدوني وقتي از خودت صدا درمياري چه لذتي ميبرم ،قربون اون لباي کوچولو و خوشگلت برم که ميخندي و لبخند به لب منو بابايي مياري
يه چندباري هم دمر شدي خيلي ذوق کردم از اين به بعد بايد بيشتر مراقبت باشم شيطونک مامان ، شبا رو تخت وسط منو بابايي ميخوابي اينقدر بوووست ميکنيم و باهات بازي ميکنيم تا اينکه خسته ميشي و ميخوابي صبحا هم با صداي غر زدنت ما رو از خواب بيدار ميکني
امروز براي اولين بار با دستات اسباب بازيتو نگه داشتي واااااي نميدوني مامان جون داشتم از شدت هيجان و خوشحالي ذوق مرگ ميشدم بابا سيب ميذاشت تو دستاش تو هم از تودستش برميداشتي عااااااشقتم فدات شم
ولي مامان اين روزا ازدستت ناراحته تقريبا يه هفته ست که شير نميخوري و روتو برميگردوني خيلي سرسخت و لجباز شدي حتي مامان جون با اون همه صبوريش ازدستت کلافه شد بهم گفت دلم برات ميسوزه چطور ميخواي از پس اين وروجک بربياي ،خيلي ناراحتم ازاينکه شير نميخوري حتي شيرخشک هم دوست نداري و اوغ ميزني منم موندم چيکارت کنم شيرمو با قطره چکان بهت ميدم حسابي مامانو اذيت ميکني وزنت هم کم شد خيلي ناراحتم در شبانه روز روزي پنج ساعت هم نميخوابم اميدوارم دست از لجبازيت برداري و شيرتو بخوري تا تپل مپل بشي
دوستت دارم نفسم:-X
تاریخ : 23 تیر 1395 - 00:44 | توسط : مامان فهيم | بازدید : 734 | موضوع : فتو بلاگ | یک نظر

سه ماهگيت مبارک فندقی

سه ماهگيت مبارک فندقی


تاریخ : 08 تیر 1395 - 00:41 | توسط : مامان فهيم | بازدید : 1144 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

دوماهگيت مبارک

دوماهگيت مبارک


تاریخ : 07 خرداد 1395 - 18:26 | توسط : مامان فهيم | بازدید : 1439 | موضوع : فتو بلاگ | یک نظر

رايان و بابامهدي

رايان و بابامهدي

به نظرم تو اين عکس خيلي شبيه بابايي هستي ، ولي درکل شبيه بچگي هاي دايي وحيد هستي ،از قديم گفتن حلال زاده به داييش ميره <img src='http://www.ninipage.com/3.9.693/smiles/wink.gif' alt=';-)' />
تاریخ : 05 خرداد 1395 - 18:23 | توسط : مامان فهيم | بازدید : 679 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

اولين اشک زندگيت

اولين اشک زندگيت

امروز براي اولين بار از چشاي نازت اشک اومد ، اين مدت همش گريه ميکردي ولي اشک نميومد امروز يه کم نا آروم بودي فقط بغلم آروم ميشدي تا ميذاشتمت زمين شروع به گريه ميکردي يهو ديدم دونه هاي مرواريد از چشاي خوشگلت ميريزه تا ديدم منم زدم زير گريه دلم کباب شد اصلا دل ندارم اشکتو ببينم مامان جون ،حاضرم بميرم اشکتو نبينم
اميدوارم هيچوقت نامهربوني روزگار باعث نشه از چشاي قشنگت اشک بياد تو يه مردي بايد تحت هرشرايطي قوي باشي ايشالله هميشه لبخند رو لباي نازت باشه عاااااااااشقتم بي نهايت
تاریخ : 26 اردیبهشت 1395 - 03:13 | توسط : مامان فهيم | بازدید : 677 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید